و اینک، خدا

موقع ناامیدی ، موقع ضعف، زمان مناسبی برای نوشتن نیست. ادم و خالی نمیکنه، ارامش نمیده، حداقل برای من که اینطوره. ناامیدی و ضعف، با هم تشکیل گروه خوبی رو نمیدن. عمدتا عامل تشدید واقع میشن. تشدید میکنن ترست رو، تشدید میکنن ناراحتیت رو، تشدید میکنن تنهاییت رو. البته در مورد این اخری زیاد مطمئن نیستم، متوجه منظورم که شدی؟ شاید. میدونی ، بعضی کلمات رو با هم نمیشه به کار برد، نمیشه گروه اسمی باهاشون ساخت نه اینکه از لحاظ ساختاری یا دستوری یا معنایی مشگل داشته باشنا نه، از لحاظ ارمانی مشگل دار میشن. مثل دنیا و تنهایی. شاید اولین درس خلقت این نبوده که خدا فقط یکیست، خدا باز هم هست، نمیخوام وارد این بحث بشم که خدا هایی که ما قبول داریم یکی نیست، بلکه میخوام یک چیز رو بگم، یک چیز رو جا بندازم که: ای انسان من هستم، در جای جای نگفته هایت، در ذره ذره ی وجودت، در خط به خط نامه ی ارزوهایت. پس بدان تو تنها نیستی ، نبوده ای، و نخواهی بود، بخواه تا اجابتت کنم... بخواه



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


تگ » ×